ساعت 4 صبح که از خواب بیدار شدهاید و برای آب خوردن به طرف آشپزخانه میروید در بین راه
Emailهایتان را چک میکنید.وقتی مودم را خاموش میکنید احساس پوچی میکنید، مثل اینکه عزیزی را از دست داده باشید
.تصمیم میگیرید یکی دو سالی بیشتر در دانشگاه باشید فقط بخاطر دسترسی رایگان به اینترنت
.در نامههای پستی هم از
Smiley (مثل (-: ) استفاده میکنید.وقتی میخواهید بخندید سرتان را نود درجه بسمت چپ میچرخانید (رجوع شود به مطلب قبل
).تکالیفتتان را به فرم
HTML درمیآورید و آدرس آنرا به استادتان میدهید.سگ شما هم برای خودش یک صفحه وب دارد
.حتی خوابهای شبهایتان هم به فرمت
HTML است.سنتان را به صورت 3
.x نشان میدهید.پسرتان جواد را
Java صدا میزنید.همسرتان را به این صورت معرفی میکنید
: aghamon@work.money و ayal@kitchen.comهمه دوستانتان یک @ در اسمشان دارند
.از اینکه در یک آگهی ترحیم نمیتوان آدرس
Email جدید مرحوم را نوشت ناراحت هستید.تنها ارتباطتان با افراد منزل از طریق
Email است.انتخاب بین پرداخت قبض آب و هزینه اشتراک اینترنت آسان است، باید مدتی بیآبی را تحمل کرد
.خانمتان یک کلاه گیس بر روی مانیتور میگذارد که به شما یادآوری کند که او چه قیافهای دارد
.بر روی کنترل تلویزیونتان هم
Double Click میکنید. ...نیمی از سفرتان را در هواپیما در حالی طی میکنید که کامپیوتر کیفیتان را به روی پاهایتان و بچهتان را در جعبه بالای سرتان گذاشتهاید
.